🎙️گفت و گو اختصاصی پدیده مارکت با سینا سعادتمند ؛ پسر ملوان در ارومیه، رؤیایی که هنوز ادامه دارد
از شروع مسیر فوتبالیتان برایمان بگویید. فوتبال دقیقاً از کجا برای شما آغاز شد؟
فوتبال برای من از همان دوران کودکی و از محلهمان شروع شد. تیم شهدای نویر اولین جایی بود که من طعم فوتبال جدی را چشیدم. تیمی که هنوز هم برای من یک حس خاص دارد و همیشه خودم را مدیون مربی ارزشمند کودکیام، آقای مجید ستوده میدانم.
ایشان اولین کسی بود که استعداد من را دید، به من فرصت داد و واقعاً پایههای شخصیت فوتبالی من را ساخت. اگر امروز به اینجا رسیدم، بخش بزرگی از آن را مدیون همان سالهای ابتدایی و مربیای هستم که مثل یک برادر بزرگتر کنارم بود.
چطور شد مسیرتان از تیم محلی به باشگاه ملوان رسید؟
بعد از مدتی که در شهدای نویر رشد کردم، عملکردم مورد توجه قرار گرفت و این باعث شد راهی نوجوانان ملوان شوم. حضور در ملوان یک نقطه عطف جدی در زندگی فوتبالیام بود.
در این تیم زیر نظر آقا جواد شیرزاد و محمد غلامین کار کردم؛ دو نفر از پرافتخارترین و محبوبترین فوتبالیستهای شهرمان. بودن در کنار چنین مربیانی باعث شد هم از نظر فنی رشد کنم و هم از نظر اخلاقی و حرفهای بودن.
تجربه حضور در ردههای پایه تیمملی چه تأثیری روی پیشرفتتان داشت؟
حضور در نونهالان و نوجوانان تیم ملی برای من تجربهای بینظیر بود. آنجا یاد گرفتم که رقابت واقعی یعنی چه و برای رسیدن به سطح ملی باید چقدر تلاش کرد.
این دوران به من کمک کرد بیشتر دیده شوم، اعتمادبهنفسم بالاتر برود و بفهمم که میتوانم به اهداف بزرگتر هم فکر کنم.
کاپیتانی جوانان ملوان و سپس رسیدن به بزرگسالان چه احساسی داشت؟
رسیدن به کاپیتانی جوانان و بعد حضور در بزرگسالان ملوان همان رویای کودکی من بود. هشت سال در این باشگاه بودم؛ واقعاً مثل خانه دومم بود.
در بزرگسالان هم آقای تارتار زحمات زیادی برای من کشید. ایشان اولین تجربههای لیگ برتر را به من سپردند و برایم مثل یک پدر دلسوز بودند. اعتمادشان به من باعث شد در همان سن جوانی تجربههایی کسب کنم که شاید خیلیها دیرتر به آن برسند. همیشه مدیون ایشان هستم.
چرا تصمیم گرفتید از ملوان جدا شوید و به مسیر جدیدی فکر کنید؟
بعد از سالها حضور در ملوان و تجربههای خوب، احساس کردم برای رشد بیشتر باید وارد یک چالش تازه شوم.
گاهی در فوتبال لازم است از منطقه امن خودت خارج شوی تا به مراحل بالاتری برسی. به همین دلیل تصمیم گرفتم از شهر و محیطی که در آن بزرگ شده بودم جدا شوم و فصل جدیدی از زندگی حرفهایام را شروع کنم.
روند پیوستنتان به نود ارومیه چگونه بود؟
با لطف آقای ابراهیم اشکش و آقای بهاری، مدیرعامل محترم باشگاه، تصمیم گرفتم به تیم نود ارومیه بپیوندم. تیمی که مردمش واقعاً فوتبالدوست و باانرژی هستند.
از روز اول حضورم در ارومیه حس خوبی گرفتم؛ هم از شهر، هم از هواداران و هم از بازیکنان. تیمی بود که میتوانستم در آن نقش داشته باشم و در کنار آن تجربه جدیدی کسب کنم.
شرایط فعلی تیم در لیگ آزادگان را چطور ارزیابی میکنید؟
ما الان در کورس رقابتهای لیگ آزادگان هستیم و بازیهای حساسی پیش رو داریم.
همه بازی ها برای متا واقعاً حیاتی است و باید از مسابقات دست پر بیرون بیاییم. بچهها کاملاً آمادهاند و با تمام وجود میجنگیم تا مردم خوب ارومیه را خوشحال کنیم.
درباره کیفیت بازیکنان تیم و نیازهای نود ارومیه چه نظری دارید؟
از نظر من، تیم ما بازیکنان بسیار باکیفیت، باانگیزه و باارزش دارد؛ فوتبالیستهایی که میتوانند نتایج بزرگتری برای ارومیه رقم بزنند.
تنها نکتهای که به نظرم میتواند خیلی کمک کند، توجه بیشتر مسئولین شهر به دغدغهها و مشکلات بازیکنان است. اگر این حمایتها بیشتر شود، نود ارومیه میتواند روزهای بسیار روشن و امیدوارکنندهای برای مردم این شهر به ارمغان بیاورد.
حرف پایانی شما برای هواداران ارومیه چیست؟
هواداران ارومیه واقعاً فوقالعادهاند؛ همیشه کنار ما بودهاند، حتی در سختترین لحظات.
من فقط یک قول میدهم: با تمام توان، غیرت و انگیزهام برای شادی شما میجنگم.
امیدوارم در پایان فصل بتوانیم نتیجهای بگیریم که لایق عشق و انرژی شما باشد.
